بسم رب المهدی
درد دل
سلام آقای خوبم سلام مولای من سلام به تو که روحی داری درخشانتر از خورشید وفراتر از آسمان .
آقای من در این شبهای ساکت وسرد ودراین روز های سر گردان چقدر دلم هوای شما کرده وچقدر دوست دارم با شما نجوا کنم.
مولای من :شرمنده ام روسیاهم به خدا از شما خجالت می کشم .از شما از مادرت زهرا واز جد بزرگت پیغمبر(ص)چرا که خیلی احساس گناه می کنم آنقدر که نمی دانم چگونه آرزو هایم را با شما در میان بگذارم آقا جان شما را به خدا قسم می دهم به مادرت زهرا شما را به امام حسین وغریب مدینه قسم می دهم مرا ببخشید واز خدا برایم طلب آمرزش کنید تا که شایدکمی روحم آرام بگیرد واندکی از این قفس احساس رهایی کنم.
یا غیاث المستغیسین:بیا که مدینه در غربت به سر می برد.قبر پنهان مادرت از یک سو و قبر خاکی نوه ی پیامبر اسلام امام حسن مجتبی از سوی دیگر.
آه که چقدر دلم می گیرد وقتی از مدینه برایت می گویم وقتی از غریبی خاندان بر گزیده ات می گویم و وقتی داستانهای فدک را می شنوم.اما…
مولا جان:مدینه ،کربلاو نجف در نیم سوخته سخته انتظار تو را می کشند.
تا تو بیای و انتقام بگیری از این همه خون به نا حق ریخته شده.

موضوعات: حضرت رقيه(س)  لینک ثابت



[سه شنبه 1395-09-02] [ 02:23:00 ب.ظ ]